خاک و خس این خانه همه عنبر و مشک است ....
کاروان رفت و تو در خواب وبیابان در پیش کی روی ،ره زکه پرسی
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
اللهم جعلنی من حداث الحسین(علیه السلام)
همه جا همین جاست
نسیمی حزین می وزد...
کربلا ....
کربلا یا مکه
هدیه اول
همسفر زیارت قبول
دعوت نامه
[عناوین آرشیوشده]
مثلث یک ضلعی
به بهانه تمدن
بر و بچه های ارزشی
کشکول
صفاسیتی
توشه آخرت
کیمیا
کپر فرهنگی
عاشق آسمونی
نسیم قدسیان
کانون لشکر فرهنگی یوسف زهرا
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
آقای آملی لاریجانی عدالت و عادل کجاست؟
مهدویت
بازدید امروز: 76
بازدید دیروز: 135
کل بازدیدها: 324721
بسم الله
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است
تیغ بارد اگر آنجا که بود جلوه دوست تن ندادن ز وفا در دم خنجر عجب است
راستش نمی دونم چی باید بنویسم یعنی نه اهل نوشتن هستم و نه سوادش را دارم ولی بنام رب و تربیت کننده حسین
و آغاز شد،گویا تولدی دوباره است،و این فقط من هستم که آماده نیستم و باز هم به زور در ذخیره ها خودم را جا دادم
وه که این عاشقان چگونه به انتظار نشسته اند و عاشقان شور و شوقی در دل دارند و بعضی ها خلوتی ....
آری اینان را ارباب عالم و یگانه معشوق،عاشقان بی سر،اباالاحرار دعوت کرده است و اگر غلط نگویم خدا هم عاشق حسین است و به او عشق می ورزد ،پس ای مولا و آقای خوبان و عاشقان حال زار من بی نوا را هم نظاره کن که سخت تنهایم و محتاج
در شروع سفر خیلی هوای ساقی کربلا حضرت عباس (علیه السلام)"علمدار" به سرم بود و درگیر ایشان بودم تا قرعه ما از قصه مسافر کربلا رقم خورد و مثل همیشه، قرعه صبر به نام من بیچاره زدند؛آری فصل 4 فصل صبر
واینگونه بود که کوه صبر و استقامت یا بهتر بگم خود صبر ،حضرت زینب کبری عقیله بنی هاشم (سلام الله علیها) میزبان ما شد و چه کرد با این دل خسته ......
و این آغاز راهی بود که امیدوارم بی پایان باشد.
در راه پشت مرز کوی لیلی بودیم و در صف انتظار که شماره و نوبت اتوبوس ما شد 21 ،و جالبتر که شماره من هم شد 21 و هر لحظه به وصال نزدیکتر می شدیم
و چه زیباست انتظار و در صف دیدار بودن ، آیا یار ما را قابل وصال می داند و بر من منت می نهد تا چون کلبی به در کوی او پرسه بزنم، و این انتظار است که حتی مجنون در راه لیلی آن را تجربه نکرد و الا هزاران لیلی را فدا می کرد تا به او برسد، آری دیدار رب و خالق در عرش و وصال ابدی و فنا شدن در او که غیر او نیست و اینکه بفهمی زیر قبه او بودن یعنی اینکه دیگر چیزی نمی خواهی و رسیدی به همه چیزهایی که می خواستی و این است حمد کربلا (به یاد استادم)
وباز هم دوباره پایانه مهران و پشت درب منتظر اذن ورود ارباب به انتظار نشسته ایم، و هر کسی را می بینی گویی به چیزی فکر می کند نمی دانم شاید می نگرد که چه کرده است که پذیرفته شده البته تا اینجا! و یا اینکه چه وظیفه سنگینی از اینجا به بعد خواهد داشت که البته هر لحظه سنگین تر می شود نمی دانم دعای خیر پدر و مادر، عنایت و لطف و کرم بی نظیر ارباب و یا ...
دستم توان نوشتن ندارد چرا که اینان زائران عرش خدایند و من اینجا چه می کنم نمی دانم!، هر کس چون کبوتری سبک بال در حریم کوی یار پر می زند و چشم تر می کند و دل را جلا می دهد ولی من هنوز اسیرم، اسیر نفس و ... و حضور من اینجا چگونه است نمی دانم، مادرم دستانت را بوسه می زنم که مدیون تو هستم.
و ای کاش این سفر پایانی نداشته باشد و بقول استاد؛ ارباب ما را لایق و مقیم خود کند،ان شاءالله که لایق وصال باشیم و معرفت را خود ارباب به ما عنایت کند، از مرز مهران که عبور کردیم پشت مرز عراق ما را نپذیرفتن و به حتم به خاطر عدم خلوص عبدی گنه کار چون من بود و کاروان دوم ما رفت و من ماندم؛ و بقولی در باغ شهادت را بستند، و من پشت در ولی باز هم این انتظار را با جان و دلم می پذیرم که چقدر زیباست و گویی آرزویی دیگر در دنیا ندارم و این دنیای دون همچون قفسی مرا اسیر نفس خود کرده است
کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی نگاه دار دلی را که برده ای به نگاهی
چو در حضور تو ایمان و کفر راه ندارد چه دوزخی چه بهشتی چه طاعتی چه گناهی
آری ارباب جان ما را به جمع عشاق محبین تو راهی نیست ولی دیونه توام و امیدورام به این درد بمیرم و مقیم کوی تو باشم که بدون تو این دنیا و عالم بی ارزش است، این را به من بفهمان؛بزرگی می گفت
عجب ننگی است بهشت بی حسین (علیه السلام)
و چه پیچیده است اسرار عالم با حسین و نقش حضرت صدیقه کبری حضرت فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) در این دستگاه ، صد حیف که زبان قاصر است از گفتن .....
یک عده برآنند که این قسمت بود گویند کسانی که این همت بود
ای ره یافته در کوی حسین آگه باش نه قسمت و همت ،این یک دعوت بود
فقط یه جمله حرف خیلی زیاده ولی فرصت محدود، عزیز ایام مسلمیه رسید و عاشورا نزدیک است،آماده هستی !!! ندای هل من ناصر حسین زمان را می شنوی؟ مسلم بن عقیل زمان را حامی هستی ؟ چرا که
کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
پس هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
ادامه دارد
گر انتخاب جنت و کوی تو را به من دهند کوی تو را به جنت و رضوان نمی دهم
مهر نماز من خاک کربلای توست این خاک را به ملک سلیمان نمی دهم
یا حق
التماس دعا